söndag 29 juli 2012

آخوندها در این یک ماه،

 
آخوندها در این یک ماه، به آسانی بر جان و مال، و ناموس مردم تسلط می یابند و با وعده بهشت دادن، جیب آنان را خالی، و مغزشان را انباشته از خرافات و مسائل پوچ و مسخره می سازند. تشویق به رفتن زیارت، خواندن دعاهای گوناگون، و دادن صدقه و روزه گرفتن، برگزاری مجالس روضه خوانی، و تشویق به دادن زکات در پایان این ماه که نوید بخشوده شدن گناهان، و رفتن به بهشت را به دنبال دارد، از کلاهبرداری های آخوند است. به گفته ای، ماه رمضان و محرم و صفر، ماههای عسل، و عروسی این مفتخوران و سرباران جامعه است. هر آخوندی به راحتی در آمد یکسال خود را در این ۲-۳ ماه به دست می آورد.

torsdag 19 juli 2012

شرم بر اسلام ...




شرم بر اسلام ...که قیمت همه چیز مثل انسانیت و شرافت در اون ارزونه و میشه معاملش کرد .....حتی با 200$ میشه به اندازه 1 سال نماز رو خرید یعنی با 8000$ میشه چهل سال عبادت اسلام و خرید

måndag 16 juli 2012

نه"من مسلمان نيستم




تو اگر يك دكتر پوست بروى و روزى چند بار هم صورتت را تميز كنى و زود به زود حمام برى و اينقدر حرص صيغه شدن با اين و اون بسيجى را نخورى...
شايد ديگه اينقدر عقده اى نباشى كه جلوى هر زن زيبايى را بگيرى...
و عقده هاى صيغه اى بودن مادرت يا چند زنه بودن پدرت يا تو سرى خور بودن خودت و اينكه از قيافت متنفرى را در جامعه خالی نکنی...
و يك كار شرافتمندانه هم پيدا كن كه براى جامعه مفيد باشى نه اينكه هر روز صبح
تا شب با چند تا مرد غريبه توى يك ماشين ولگردى كنى و مثل اراذل و اوباش جلوى زن و بچه ى مردم را بگيرى
...بفهم...من مسئول عقده هاى تو نيستم!...
در ضمن ابرو هات خيلى مشكوك نازكه براى گشت ارشاد بودن؟!!
شغل دومت چيه؟

tisdag 10 juli 2012

حتما درباره ی بابک خرمدین تا کنون شنیده اید



 
بابک خرمدین نماد وفاداری به ایران و پایداری در برابر اعراب

حتما درباره ی بابک خرمدین تا کنون شنیده اید
سردار بزرگ ایرانی که از آذربایجان کنونی بر علیه حکومت اعراب که پس از حمله شان به ایران به پاکرده بودن به پا خاست
او به همراه مازیار بر علیه حکومت اعراب قیام کرد و سر انجام به دست ناپاک ترین و دجال ترین حاکم بنی عباس پس از تحمل زجر بسیار کشته شد

کشته شدن بابک همواره یکی از رویداد هاییست که در آن اوج وفاداری و پایبندی به میهن پاکمان ایران دیده می شود
بابک بدون شک یکی از اسطوره های تاریخ ایران زمین است
و اعدامش بدون شک یکی از تلخ ترین رویدادهاست

آخرین گفتار بابک چنین بوده است
تو ای معتصم خیال مکن که با کشتن من فریاد استقلال طلبی ایرانیان را خاموش خواهی کرد من لرزه ای بر ارکان حکومت عرب انداخته ام که دیر یا زود آن را سرنگون خواهد نمود.

تو اکنون که مرا تکه تکه می کنی هزاران بابک در شمال و شرق و غرب ایران ظهور خواهد کرد و قدرت پوشالی شما پاسداران جهل و ستم را از میان بر خواهد داشت.

این را بدان که ایرانی هرگز زیر بار زور و ستم نخواهد رفت و سلطه بیگانگان را تحمل نخواهد کرد من درسی به جوانان ایران داده ام که هرگز آنرا فراموش نخواهند کرد

من مردانگی و درس مبارزه را به جوانان ایران آموختم و هم اکنون که جلاد تو شمشیرش را برای بریدن دست و پاهای من تیز میکند صدها ایرانی با خون بجوش آمده آماده طغیان هستند
مازیار هنوز مبارزه میکند و صدها بابک و مازیار دیگر آماده اند تا مردانه برخیزند و میهن خویش را از دست متجاوزان و یوغ اعراب بدوی و مردم فریب برهانند
روز اعدام بابک خرمدین و تکه تکه کردن بدنش در تاریخ 2 صفر سال 223 هجری قمری انجام گرفت که مسعودی در کتاب مشهور مروج الذهب این تاریخ را برای ایرانیان بسیار مهم دانسته است اعدام بابک چنان واقعه‌ی مهمی تلقی شد که محل اعدامش تا چند قرن دیگر بنام خشبه‌ی بابک یعنی چوبه‌ی دار بابک در شهرِ سامرا که در زمان اعدام بابک پایتخت دولت عباسی بود شهرت همگانی داشت و یکی از نقاط مهم و دیدنی شهر تلقی می شد

برادر بابک یعنی آذین را نیز خلیفه به بغداد فرستاد و به نایبش در بغداد دستور نوشت که اورا مثل بابک اعدام کند

معتصم خلیفه عباسی، چنانکه نظام الملک در سیاست نامه خود می نویسد به شکرانه آنکه سه سردار مبارز ایرانی، بابک ، مازیار و افشین که هر سه آنها به حیله اسیر شده بودند به دار آویخته بود،مجلس ضیافتی ترتیب داده بود که در طول آن 3 بار پیاپی مجلس را ترک گفت و هربار ساعتی بعد برمی گشت

در بار سوم در پاسخ حاضران که جویای علت این غیبت ها شده بودند فاش کرد که در هر بار به یکی از دختران این سه سردار تجاوز کرده است و بکارت آنها را پاره کرده است و حاضران با او از این بابت به نماز ایستادند و خداوند را شکر گفتند

torsdag 5 juli 2012

حکم زنا با عمه و خاله:


 
اگر مرد در اثر حادثه ای با عمه و خاله اش زنا کند.مثلا شب در اطاقی در طبقه بالا خوابیده ودرست زیر همان اطاق در طبقه پایین عمه یا خاله اش خوابیده و زلزله اتفاق افتاد که بر اثر ان زلزله حائل بین دو طبقه از بین رفت و او از بالا روی عمه و خاله اش فرود امد و اتفاقی ذکرش(الت تناسلی مرد)در فرج(الت تناسلی زن) عمه یا خاله اش دخول کرده.لازم نیست خود داری کند و می تواند کارش را تمام کند و بعد هم با دختر او مزاوجت نماید.منبع:رساله توضیح المسائل خمینی،مسئله